هم اندیشی علمی “اسلام و جوان غربی: چالش ها و چشم اندازها”بررسی و بازخوانی دو نامه مقام معظم رهبری به جوانان غربی

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، به همت این پژوهشگاه  و مشارکت تعدادی از دستگاه های علمی و فرهنگی کشور، هم اندیشی علمی «اسلام و جوان غربی: چالش ها و چشم اندازها» ( بررسی و بازخوانی دو نامه مقام معظم رهبری به جوانان غربی) روز دوشنبه مورخ ۱۷ اسفند ماه سال جاری با حضور آیت الله علی اکبر رشاد- رییس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی- حجت‌الاسلام والمسلمین ابراهیم کلانتری- رئیس نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه تهران- حجت‌الاسلام و المسلمین رضا غلامی- رئیس مرکز پژوهش های علوم انسانی اسلامی صدرا- حجت الاسلام و المسلین علی ذوعلم- رییس و دبیر علمی هم اندیشی و رییس پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی- دکتر محمدجواد لاریجانی- معاون بین الملل و دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه- و برخی دیگر از اساتید حوزه و دانشگاه در تالار استاد شهیدی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران برگزار شد.

 

در ابتدای این مراسم حجت الاسلام و المسلمین کلانتری، رئیس نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه تهران، به بررسی دو نامه مقام معظم رهبری به جوانان غربی پرداخت و گفت: نامه مقام معظم رهبری به جوانان غربی بدون شک یک نقطه عطفی در دنیای امروز و تاریخ معاصر است. وضعیت دنیای جدید ما به شدت از مسائلی مانند جریانات تکفیری و خشونت طلب در وضعیت بدی قرار دارد. در یک نگاه کلی به نظر می آید که جهان امروز به سمت یک مقابله همه جانبه و تمام عیار جریان حق و باطل حرکت می کند. اردوگاه ‌ها کم ‌کم مشخص می ‌شود یعنی انسان علائم و نشانه ‌ها یی در جهان امروز می ‌بیند که به نوعی این پیام را به بیننده و شنونده القا می ‌کند که بعد از گرد و غبار و فتنه ‌های گوناگونی که در جهان به وجود آمده است کم‌ کم صفوف حق و باطل در مقابل هم صف ‌آرایی همه جانبه‌ ای می‌ کنند.

او ادامه داد: من احساسم این است که داریم به سرعت به وعده حق خداوند در خصوص حاکمیت مستضعفین در جهان نزدیک می شویم. تمام توان استکبار جهانی و هم پیمانان مرتجع منطقه ای او در این راستا است که پیام حق به گوش جهانیان نرسد یا یک چیز باطلی را به جای پیام حق به خورد مردم جهان دهند. در این وضعیت تاریک پیام ‌هایی از سوی رهبر انقلاب خطاب به آدم‌ هایی که شاید در محاسبات استکبار محلی از اعراب ندارند، صادر می ‌شود. یکی از ویژگی ‌های مهم نامه رهبری به لحاظ زمان شناسی است. مقام رهبری با اشرافی که به مسائل جهان دارند این نامه را لحاظ می کنند یعنی در موقعیت خاصی که ذهن مخاطب آماده پیام حق است، این پیام ‌ها صادر می ‌شود و نه از موضع یک قدرت بلکه به عنوان یک پیامبر، پیام را به گوش جهانیان می ‌رساند.

رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه تهران این مخاطب شناسی را دومین ویژگی نامه مقام رهبری به جوانان غرب دانست و گفت: در دنیای امروز تکیه ‌ها بر قدرت ‌های جهان است، بالاخره این قدرت ‌های متعارف جهان هستند که حاکمان زر و زور در مجامع بین ‌المللی شناخته می ‌شوند، اما پیام رهبر به سمت آنها نبود بلکه به سمت جوانان اروپا بود. مقام رهبری جوانان را مخاطب قرار داد زیرا آنها گرفتار مشکلات سیاسی و مسائل زر و زور نیستند و هم اینکه قلب جوانان جویای حق است، چون گرفتار بسیاری از آفت ها نشدند.

او با بیان اینکه سومین ویژگی نامه رهبر موضوع کرامت است، گفت: مقام رهبری دقیقا روی مهم ترین موضوع انگشت گذاشت یعنی خشونت و تکفیر، نکته چهارم ویژگی روشی است که رهبر توجه را به ریشه ها جلب کرد. حقیقت این است که جریان تکفیری داعش و القاعده یک ریشه ‌های اعتقادی در جهان امروز دارد، یعنی خود به خود به وجود نیامده و دارای ریشه های اعتقادی هستند. از سوی دیگر در کنار این ریشه ‌های اعتقادی ریشه ‌هایی که در پشتیبانی از استکبار وجود دارد را باید مطرح کرد یعنی جهان استکبار از جریان ‌های تکفیری که توسط وهابیت شکل می‌ گیرد، پشتیبانی می ‌کند و جوانان امروز باید متوجه باشند که این تضاد از کجا نشأت می گیرد.

در ادامه این هم اندیشی حجت الاسلام و المسلمین علی ذوعلم- رییس و دبیر علمی هم اندیشی و رییس پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی- به ایراد سخن پرداخت وی در ابتدای سخنان خود بیان کرد: خوشحالم که در دورانی زندگی می کنم که اسلام ناب در مقابل نگاه‌ های انحرافی به انسان و جهان، در حال پیشرفت است. این هم اندیشی تلاشی برای فهم عمیق و دریافت ابعاد مفهومی و نظری دو نامه ای است که توسط رهبر انقلاب به جهان غرب صادر شد. در واقع این دو نامه نامه هایی شخصی نیست بلکه یک گفتمان شخصیتی و هویتی است.

ذوعلم در ادامه گفت: رهبر انقلاب به عنوان یک متفکر جهان اسلام چالش ‌ها، نیازها و ضرورت ‌های انقلاب را دنبال می ‌کنند و از این زاویه، در برابر توطئه های پیچیده ‌ای که جهان اسلام را تهدید می‌ کند و تحت تاثیر خود قرار داده است؛ این نامه ها را نگاشتند.

رییس این هم ‌اندیشی با طرح این سوال که ما چه نیازی به این نامه ها داریم، توضیح داد: نوع پاسخ ما به این نامه ‌ها، پاسخ تعیین کننده آینده ما است به ویژه در این مقطعی که به قول مقام معظم رهبری در یک پیچ تاریخی قرار داریم. باید ببینیم که نوع رویکرد و تعامل ما با جهان غرب چگونه باید باشد؟

رییس پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه اظهار کرد: ما تجربه های مختلفی در پاسخ به این پرسش داشتیم و امروز هم همچنان این سوال برای ما مطرح است. امروز جبهه اسلام بیش از هر زمانی از قدرت گفتمانی برخوردار است و بسیاری از نقاط جهان را تحت تاثیر خودش قرار داده است؛ صحنه بسیار گسترده ‌ای شکل گرفته است و از طرف دیگر استعمار در قالب جدید و طراحی خطرناکی شکل گرفته است.لذا پاسخ به این پرسش اهمیت خاص دارد.

ذوعلم تاکید کرد: در پاسخ به این سوال که غربی ها علاقه دارند تا جواب این پرسش از سوی جهان اسلام مطرح شود، رویکردهای مختلفی وجود دارد. یک پاسخ به مقابله سخت نظامی و خشونت آمیز با دنیای غرب توجه دارد و تأکید می کند که باید غرب را به طور کلی نفی کنیم و یک ستیز همه جانبه با غرب داشته باشیم. این یک پاسخ است.

او با اشاره به شکل گیری گروه های تروریستی تصریح کرد: اصلا شکل گیری داعش از طرف غربی ‌ها به این دلیل بوده که می ‌خواستند یک اسلام هراسی ایجاد کنند و بگویند که اسلام می‌خواهد غرب را از بین ببرد و اسلام با غرب در ستیز شدید است.

در پاسخ به این پرسش یک نگاه اساسی دیگر وجود دارد که می گوید ما باید با غرب تعامل کنیم. در این دیدگاه تأکید می شود که دنیای غرب یک واقعیت است و دنیای غرب از توانمندی ‌های زیادی برخوردار است. بنابراین ما چاره ای نداریم جز اینکه با غرب تعامل داشته باشیم.

رییس پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه درخصوص تعامل جهان اسلام با دنیای غرب افزود: وقتی به تعامل در نگاه دوم توجه می‌کنیم شاهد یک نگاه انفعالی هستیم. این تلقی می شود که ما حرکت انفعالی در مقابل دنیای غرب داریم و آنها ما را هضم و جذب خواهند کرد. هویت، فرهنگ و آینده ما را تهدید خواهد کرد.

در ادامه ذوعلم توضیح داد: این نامه حاوی پاسخ سومی به این پرسش اساسی است. مقام معظم رهبری در بخش پایانی نامه اشاره می ‌کنند که «ما باید به تعاملی صحیح و شرافتمندانه با غرب بیاندیشیم». این نامه یک تعامل فعال است. تا کنون ما در مقابل جهان غرب فقط پاسخ می گفتیم و همیشه سوال ها از سوی آنها مطرح می شد و ما در موضع دفاع قرار داشتیم. اما امروز با یک صدای رسای عقلانی و منطقی از سوی جهان اسلام با جوانان غربی مواجه هستیم.

او در پایان گفت: این نامه ها این باور را در جوانان غربی ایجاد می کند که می توانند مسیر تمدن غرب را تغییر دهند و در این راه تاثیر گذار باشند. این نامه ها حاوی یک نوع پیام خودباورانه و نوید دهنده به خود جوانان غربی است.بنابراین ما باید این نامه ها را بفهمیم چون در سیاست‌ گذاری‌ ها و برنامه ‌ریزی ‌های ما بسیار موثر است.

حجت الاسلام و المسلمین رضا غلامی دیگر سخنران این نشست علمی بود. وی در ابتدای سخنان خود گفت: معتقدم در دو نامه ای که مقام معظم رهبری به جوانان اروپایی و آمریکایی نوشته اند، یک دلسوزی و عطوفتی نسبت به جوانان غربی دیده می شود. ایشان نگران هستند که با ادامه سیاست های سلطه طلبی و این جنگ افروزی ها و درگیری ها، قربانی اصلی این مشکلات، خود مردم غرب و به ویژه جوانان غربی باشند.

رئیس مرکز پژوهش های علوم انسانی اسلامی صدرا ادامه داد: تصور می کنم آنچه که رئیس جمهوری سابق آمریکا بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر مطرح کرد و گفت جنگ های تازه صلیبی در راه است، حرف ساده ای نبود و درست است که انتقادهایی به آن شد اما بهره برداری های لازم را آمریکایی ها از آن کردند، زیرا قصد دارند برای جلوگیری از مرگ نظام سرمایه داری و جلوگیری از نفوذ اسلام در غرب، هر طور شده شرایط را برای مسلمانان سخت و دشوار کنند و این جنگ های صلیبی بحثی نیست که از دستور کار آنها خارج شده باشد.

حجت الاسلام غلامی افزود: الان با اینکه کوچکترین حرکت های تروریستی را رصد می کنند، می بینید در پاریس یک سری عملیات تروریستی انجام می شود و بعد می گویند پلیس غافلگیر شده است. این مسئله مشکوک است. حادثه ۱۱ سپتامبر هم مشکوک بود. قصد دارند با این برنامه های تروریستی نفرت شهروندان غربی به مسلمانان جهان را افزایش دهند.

وی تصریح کرد: هر روز شاهد آزار و اذیت بیشتر مسلمانها در غرب هستیم و اگر این مسئله کنترل نشود، می تواند به جنگ های خشونت آمیز وسیع تری میان غرب و مسلمانها منجر شود.

رئیس مرکز پژوهش های علوم انسانی اسلامی صدرا تصریح کرد: برای جلوگیری از این وضعیت باید مردم غرب بیدار شوند و به سیاست های خصمانه دولشان واقف شوند. همین طور باید با اسلام ناب محمدی (ص) آشنا شوند و اسلام تکفیری جعلی را که هیچ ریشه ای در اسلام ندارد از اسلام واقعی بازشناسند.

حجت الاسلام و المسلمین رضا غلامی در ادامه گفت: پیدایش داعش و تبدیل شدنشان به این وضعیت بدون شک نمی تواند بدون چراغ سبز دولت های مرتجع عرب و دولت های غربی باشد. باید این پروژه اسلام هراسی شکست بخورد و خود جوانان غربی زمینه ای را فراهم کنند که با یک تعامل سازنده با مسلمانان غرب و بیرون غرب فرصت بهتر زیستن و غلبه بر تهدیدهایی که مدرنیته تحمیل کرده است، را بوجود آورند و از تعاملات سازنده برخوردار شوند.

وی ادامه داد: جهان اسلام در طول تاریخ هیچ ابایی برای تعامل با غرب نداشته است. منتهی باید یک تعامل هوشمندانه، گزینشی و حساب شده که عزت و استقلال ما را از بین نبرد صورت بگیرد تا بتوانیم بر اساس جهان بینی اسلامی پیشرفت و تمدن سازی اسلامی داشته باشیم.

وی در پایان خاطرنشان کرد: این نشست می تواند به کسانی که این دو نامه مقام معظم رهبری را در غرب ترویج می دهند یاری برساند. باید برای آنان محتوا فراهم کنیم. صرف اینکه این نامه ها خوانده شود، کفایت نمی کند، بلکه باید اساتید و علما چه در داخل و چه در خارج کشور، تبیین و تحلیلی نسبت به این دو نامه ارائه دهند تا اهمیت و ضرورت آن درک شود. باید خوراک فکری برای کسانی که دلسوزانه این نامه ها را در غرب ترویج می کنند، تهیه کنیم تا بتوانیم به نتایج دلخواه دست یابیم. صرف خواندن نامه برای جوانان غربی کفایت نمی کند. باید تاثیرپذیری و تاثیرگذاری این دو نامه را در میان جوانان غربی دنبال کنیم.

سخنران افتتاحیه این هم اندیشی آیت الله علی اکبر رشاد، رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی بود. وی در افتتاحیه این هم اندیشی گفت: با تاملی که در این دو نامه رهبر معظم انقلاب که به جوانان غربی صادر شد، داشتم به نظرم می توان از ابعاد گوناگون درباره این پدیده و اتفاق ارزشمند تاریخی صحبت کرد. یکی از این ابعاد، سبک شناسی نامه مقام معظم رهبری است. ایشان با یک سبک مخصوصی با مخاطب به تخاطب می پردازد؛ سبکی که شیوه همه انبیا و اولیا است و مخاطب قرار دادنِ وجدان ها مبتنی بر یک سری مبانی معرفتی است. ما انسان را ذاتمند می پنداریم. برخلاف کسانی که انسان را ذاتمند نمی دانند و انسان را بد سرشت می دانند و به آدمی بدبین هستند، ما معتقدیم انسان دارای فطرت ملکوتی و سرشت الهی است. در انسان چیزی به نام فطرت الهی نهفته است. نحوه وجود آدمی چنان است که هم در ساحت معرفت و شناخت و هم در ساحت گرایش و هم در ساحت کنش و رفتار، این فطرت وجود دارد.

وی در ادامه افزود: فطرت که نحوه وجود آدمی است در سه ساحت معرفت و گرایش و علایق و ساحت رفتار و کنش و عمل تاثیرگذار است و فطرت غیر از اخلاق است. آیات و روایات بسیاری این مدعا را به اثبات می رسانند که انسان دارای فطرت الهی است.

رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصریح کرد: تفاوتی که کلمه فطرت با خلقت دارد این است که با اینکه هر دو بر وزن فعلت است اما در فطرت چیزی نهفته است که در خلقت نیست. فطرت را به آفرینش ابداعی و بی سابقه و بی مثال و بی الگو می گویند. انسان دارای خلقی خاص و بی پشینه است. قرآن اشاره دارد که انسان دارای جوهر و گوهری است که آن گوهر الهی است. خدا آن گوهر را الهی آفریده و آن گوهر به الوهیت و عبودیت وابسته است.

آیت الله رشاد گفت: اگر می خواهید با مخاطب مواجه شوید باید به فطرتشان مراجعه کنید. یعنی با وجدانشان تخاطب کنید نه آن لایه های بیرونی انسانی که آلوده به حجاب های ظلمانی است. آیات دیگری نیز در این زمینه هست. همچنین روایتی از پیامبراکرم (ص) داریم با این مضمون که خدا هر مولود و هر بچه ای که زاده می شود را با فطرت می زایاند و اینکه خدا خالق اوست را در وجودش می گذارد. اینکه ما می گوییم از انسان بپرسیم چه کسی آسمان ها و زمین را آفریده است، می گوید خدا، معنایش همین است. بشر معتقد به خالقیت باری تعالی است.

رئیس شورای حوزه های علمیه استان تهران بیان کرد: از امام صادق(ع) پرسیدند از کجا بفهمیم خدایی هست؟ چگونه خدا را درک کنیم؟ فرمودند: شما وقتی سوار کشتی شده اید اگر کشتی تان در طوفان بشکند و در تخته پاره ای در میان اقیانوس باشید آیا در آن لحظه نقطه امیدی ندارید. می گویند چرا امید داریم که نجات پیدا کنیم. ندایی در درون انسان می گوید راه امید باز است. امام صادق(ع) فرمودند این امید همان خداخواهی است.

آیت الله رشاد اظهار داشت: اطمینان از اینکه نجات پیدا کنید با ابزارهای مادی توجیهی ندارد اما با این وجود التجا پیدا می کنید به خدا. حدیثی است که تأکید می کند در چنین وضعیتی است که همه به خدا باز می گردند. در شرایط سخت و بلاخیز همه متوجه خدا می شوند. این مسئله نشان می دهد چیزی در درون آدمی وجود دارد که راه را پیدا کند. مانند دستگاه مسیریاب که انسان را به راه درست هدایت می کند. خداوند هم در درون آدمی چنین دستگاهی تعبیه کرده است که بتواند با مرکز عالم که خدای تعالی است ارتباط پیدا کند. بسیاری از کسانی که در چنین وضعیتی قرار گرفته اند نقل کرده اند که چنین تفطنی یافته اند. این وضعیت از بیرون هم نیست، استدلال برانگیز و محاسبه انگیز و عقلی هم نیست. این مسئله درون خیز است. یعنی انسان از درون ادراک می کند. اولیای الهی و ائمه نوعا با مخاطبین شان بدین شکل مواجه می شدند. امام صادق(ع) و امام رضا(ع) در مناظره با زنادیق هم بیش از اینکه به دلایل عقلی توسل کنند وجدانشان را مخاطب قرار می دادند؛ یعنی خطابشان به وجدان درونی و آنچه که در درون به حصول عینی پیوند می یابد، بود. ولی ما از این نکته بسیار مهم غافلیم.

وی گفت: در مقام تخطئه شیوه های دیگر، جز شیوه تخاطب با وجدان نیستم. خیلی خوب است با شیوه های عقلی و فلسفی با مخاطب سخن گفت. در برخورد اولیه خوب است با مخاطبان استدلال عقلی کنیم چرا که توسل به ادله نقلی برای کسی که ایمان ندارد، جواب نمی دهد. با این روش در وهله اول امکان مواجهه با وجدان مخاطب نیست بلکه باید با شیوه سقراطی مخاطب را وا داریم که ما را در مقام بحث های عقلی همراهی کند.

رشاد تصریح کرد: در اینکه باید از برهان و فلسفه و استدلال های عقلی به موقع خودش استفاده کرد، بحثی نیست. همچنین باید با مومنین از آیات و روایات گفت. اما شیوه مواجهه و تخاطب با وجدان، شیوه فوق العاده ای است که متأسفانه از این شیوه غافلیم.

رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی خاطرنشان کرد: بعضی از اهل منبر و فضلای جوانی که بعضی بحث ها را در صدا و سیما می کنند، خیلی به سرعت در میان مردم جا باز کرده اند. بیشتر اینها از همین شیوه تخاطب با مخاطب استفاده می کنند و به همین دلیل سبکشان تاثیرگذار است. اگر بخواهیم طرز تخاطب نامه رهبری با مخاطب را بررسی کنیم، می بینیم که سبک شان همین سبک است؛ چرا که آن عقلانیتی که در ادبیات و فلسفه ما وجود دارد جواب نمی دهد. جوانان غربی به اینها علاقه ای ندارد. یعنی اگر از برهان صدیقین یا از نظریه اصالت وجود و بحث های عمیق استدلالی استفاده کنیم جواب نمی دهد.

وی گفت: ملاحظه می کنید رهبر معظم انقلاب هیچ آیه و روایتی نمی آورند و حتی از تورات و انجیل هم استفاده نکرده اند در حالی که این همه مطالب مفید در تورات و انجیل به نفع اسلام داریم. از شیوه های عقلی برهانی و از روش عقلی و تمسک به نصوص دینی و مقدس استفاده نکرده اند. بعد از اینکه توضیح می دهند در تاریخ غرب چه اتفاقی افتاده و غربی ها به حال و روز مردم جهان چه آورده اند،‌ یعنی پس از اینکه به جنگ های صلیبی و جنگ هایی که بین خودشان در شمال و جنوب درگرفت و کشتارهایی که در بین خودشان اتفاق افتاد و بعد به تاریخ سیاه قرون وسطی اشاره می کنند، می فرمایند غربی ها دارند تاریخ را تغییر می دهند و جور دیگری نمایش می دهند.

رشاد ادامه داد: رهبری همه اینها را اشاره می کنند و بعد می گویند، نمی خواهم اینها را به رخ شما بکشم، بلکه از شما می خواهم از روشنفکران خود بپرسید چرا وجدان عمومی باید همیشه در غرب با تاخیر چند ده ساله و گاهی چند صدساله بیدار شود؟ یعنی ایشان وجدان مخاطب را مورد مواجهه قرار می دهند. ایشان خیلی زیرکانه غرب را زیر سئوال می برند و می گویند روشنفکران شما آینده را می بینند.، گذشته دور را هم می بینند، ولی حال را نمی بینند. الان، با این دو نامه، سیاستمداران و قطب های دنیا سکوت پیشه گرفته اند. گویی چنین نامه ای اصلا نوشته نشده است.

آیت الله رشاد در ادامه افزود: رهبری می فرمایند اگر به وجدان خودت رجوع کنی، خودت در درونت حقیقت را می یابی. آیا اصلا پرسیده اید که اسلام چه دانشمندانی و خدماتی به دنیا ارائه داد؟ آیا اسلامِ داعشی ها اسلام واقعی است؟ اسلام داعش یک اسلام تقلبی است که می خواهند با آن شما را از اسلام بهراسانند. اسلام ناب همان اسلامی است که تمدن ساز است. می گویند این شما هستید که باید لایه های ظاهری جامعه خود را بشکافید و گره ها و کینه ها را بزدایید و شکاف ها را ترمیم کنید. این نکته که به لحاظ سبک شناسی در دو نامه رهبری از شیوه تخاطب با وجدان استفاده شده، نکته بسیار مهمی است.

آیت الله رشاد در پایان سخنان خود با بیان اینکه شاید گم شده ما اصحاب انقلاب و طلبه ها این باشد که با عموم جامعه و جوانان چنین مواجهه ای نداریم، گفت: رهبری با جوانان غربی چنین مواجهه ای داشته اند. توجه داشته باشیم بسیاری از خصوصیات و مسائل و دغدغه هایی که جوان غربی در غرب دارد در شرق هم وجود دارد. جوانی که در ایران شب تا صبح پای ماهواره نشسته است اگر چه در ایران است اما عملاً دارد در آن فضا تنفس می کند. این جوان هم مثل جوان غربی است و باید با او چنین مواجهه ای داشته باشیم.

ادامه این هم اندیشی علمی با ارائه ۱۲ مقاله در قالب سه پنل یا نشست علمی در محورهای: ۱- تبیین نامه ها و ضرورت و زمینه های صدور نامه ها ۲- شرایط و موقعیت فرهنگی اجتماعی کنونی غرب ۳- تعامل غرب با اسلام و جهان اسلام؛‌ادامه یافت. سخنران اختتامیه این نشست دکتر محمد جواد لاریجانی بود.

محمد جواد لاریجانی در این مراسم طی سخنانی با بررسی نامه بنیان گذار انقلاب اسلامی به گورباچف، آخرین رییس جمهور اتحاد جماهیر شوروی و نامه مقام معظم رهبری به جوانان غربی گفت: امام خمینی (ره) تیزهوش بود و احتمال می ‌داد که پس از فروپاشی شوروی کشورهای اقماری این اتحادیه دنباله رو غرب شوند.

لاریجانی اظهار داشت: هدف دیگری که امام خمینی (ره) داشتند امر حکومتی بود، ایشان قصد داشتند رابطه ایران را با روسیه پسا مارکسیسم مشخص کنند.

وی نامه مقام معظم رهبری به جوانان غربی را با ادبیات و مطالب مدرن و مهمی مرتبط دانست و گفت: بنده چهار محور از این امر استنباط کردم محور نخست این است که رهبر انقلاب فضای عمومی جهان را برای گفت وگو با مردم انتخاب کرده است که این انتخاب خوش سلیقه و زیبا بود. اولین چیزی که مقصود امام است این است که جوان امروز را از زندان نامرئی که بر ذهن آنها سلطه پیدا کرده است، رها کند.

لاریجانی با اشاره به اینکه پس از گسترش اینترنت احساس دسترسی به اطلاعات در بسیاری از جوامع از جمله ایران به وجود آمد- که این احساس خطرناکی است- توضیح داد: البته من موضعی نسبت به اینترنت ندارم، اینترنت در دنیای علم ، امر بسیار زیبا و جذابی است و باعث می‌ شود پدیده ‌های علمی در دنیا با اشتراک گذاری در میان عالمان چکش بخورد و صیقل پیدا کند اما در پدیده ‌های اجتماعی ، همین اینترنت پیچیده و خطرناک می ‌شود.

وی در ادامه گفت:‌ یک مسئله که در ذهن ایجاد می ‌شود این است که انسان می ‌تواند هر چیز را در فضای مجازی جستجو کرده و صدها مقاله پیدا کرده و این احساس در انسان ایجاد می ‌شود که وی کاملا به این مباحث مسلط است. به طور مثال در جنگ عراق تمام رسانه‌ ها و شبکه ‌های اینترنتی غرب خبر می دادند که غرب به پیروزی دست یافته است. یک فیلسوف پست مدرن فرانسوی بنام بوردیو مقاله ‌ای نوشت به این مضمون که چگونه مردم فرانسه متوجه می ‌شود اتفاقی افتاده است درحالیکه تمام اطلاعات به آنها داده شده و امکان رهایی از این اطلاعات وجود ندارد. البته به اعتقاد من امکان پذیر و خیلی هم سخت است.

لاریجانی با اشاره به اینکه اصل نخستی که رهبری می‌ خواهند دیگران را توجه بدهند احساس دسترسی به اطلاعات بود، توضیح داد: محور دوم مسئله اسلام است. باید جوانان امروز تلقی درستی از اسلام داشته باشند ، حق یک کلمه مظلوم در دنیا است. رهبری می ‌خواهند دیگران را توجه بدهند که سبک زندگی اسلامی یک راهی برای زندگی اسلامی است و حداقل باید بدان توجه شود.

وی سومین مسئله را کفر مدرن که همان لیبرالیسم و سکولاریسم است، به شمار آورد و گفت: کفر مدرن مانند سرطان است، خودش را نابود می‌کند. چهارمین نکته نیز تعامل ما با غرب است اینکه ما چه نوع تعاملی با غرب باید داشته باشیم  این نوع تعامل مسئله مهمی است.

لاریجانی در بخش دیگری از صحبت ‌هایش اظهار داشت: غربی ‌ها یک حق بزرگی را از ما طلب می‌ کنند در مقابل می ‌خواهند حقوق ناچیز به ما بدهند. البته ما حق داریم که براساس عقلانیت اسلامی زندگی خود را شکل دهیم اما غرب آن را نمی ‌پذیرد و می ‌خواهد که این حق سبک زندگی اسلامی ایرانی را از ما بگیرند و به جایش حق آزادی در مسائل جزئی را به ما بدهند. تنها کشوری که در جهان اسلام نمی خواهد سبک زندگی غرب را بپذیرد، ایران اسلامی است.

وی همچنین گفت: برای مکتب اهل بیت (ع) هیچگونه تجربه‌ای که امروز در ایران اسلامی شکل گرفته، ایجاد نشده است که بتوانیم براساس عقلانیت اسلامی زندگی خود را تشکیل دهیم. انقلاب اسلامی ایران دو حادثه بزرگ ایجاد کرد، نخست اینکه نظام مدنی و سیاسی براساس عقلانیت اسلامی را شکل داد که مبنای روشنی نیز دارد و تجربه دوم در حوزه عمل سیاسی است.

لاریجانی با اشاره به اینکه همیشه شیعه باید بپرسد که حاکم مشروع است یا خیر، گفت:‌ اگر حاکم مشروع باشد درحد کفایت باید به او کمک کرد و اگر نامشروع باشد کمک به او حرام است. دومین نکته نیز این است که ملاک مشروعیت باید فهم شود، سومین نکته مصداق است یعنی شیعه باید دغدغه مصداق داشته باشد و ما در عدم تشخیص مصداق گرفتاری های زیادی کشیده ‌ایم. چهارمین مسئله تولی و تبری است.

وی اظهار داشت: زمانی که ما مصداق را پیدا کردیم به طور مثال فهمیدیم که «سید علی خامنه ‌ای» بهترین مصداق برای ولایت است وظیفه داریم از او حمایت کنیم ، تبری کار مهمی است. ولایت در عمل باید کار سیاسی باشد، دغدغه مشروعیت یک نوع بیداری سیاسی و کلیدی ترین دغدغه امروز ماست.

لاریجانی درباره مسئله سکولاریسم لیبرال گفت: این مسئله عین مارکسیسم است که زمانی بهترین بچه ‌های ما را شکار می ‌کرد. امروز هم لیبرالیسم در پی جذب بچه ‌های تحصیل کرده‌ ما است، مقابله با آن با زور نمی‌شود و باید با حرف حساب به مقابله با آن برخواست.

وی در پایان به چهار چالش عصر ما اشاره کرد و گفت: چالش نخست دسترسی به اطلاعات است، چالش دوم بردگی آزادمنشانه ، چالش سوم سیطره سیاسی و نظامی و چالش آخر نیز چالش اقتصادی است.

 

گفتنی است هم اندیشی علمی «اسلام و جوان غربی: چالش ها و چشم اندازها» ( بررسی و بازخوانی دو نامه مقام معظم رهبری به جوانان غربی) روز دوشنبه مورخ ۱۷ اسفند ماه سال جاری از ساعت ۸ صبح تا ۱۷ در سالن استاد شهیدی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران برگزار شد.