همایش “دعوت جهانی اسلام”

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، همایش دعوت جهانی اسلام با حضور محمدهادی همایون، فؤاد ایزدی،‌ حجت‌الاسلام محسن الویری و حسن رحیم‌پور ازغدی، به همت دفتر مطالعات دعوت اسلامی واحد جهاد علمی بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق(ع) و کانون اندیشه جوان به مناسبت روز ارتباطات و روز جوان در دانشگاه امام صادق (ع) برگزار شد.

 محمد هادی همایون به عنوان نخستین سخنران این همایش با موضوع «نگاهی به نسبت تمدنی و رسالت انقلاب اسلامی در قبال غرب» سخنانی بیان کرد و گفت: شرایط امروز جهانی شوخی ‌بردار نیست و ان‌شاءالله زمانی که با موفقیت از این مقطع عبور کردیم بیشتر متوجه می ‌شویم که از ثانیه به ثانیه این شرایط باید استفاده می‌ کردیم. وضعیت بسیار پیچیده، تعیین کننده و حساسی است که هر یک از ما وظایفی در قبال آن داریم که باید آنها را تشخیص دهیم.

وی در ادامه افزود: بنابراین موضوعات واقعی است و صرف تفنن علمی و کنجکاوی برای فهم مسائل جهان نیست، موضوعات بیخ گوش ما در حال اتفاق افتادن است و یک تعیین تکلیف بسیار بزرگی برای تاریخ شکل می ‌گیرد اینها را شاید باور نکنیم که خودمان در آن قرار داریم مثل روزی که قرار بود در شبه‌جزیره حجاز بعثت پیامبر (ص) اتفاق بیفتد، مردم آن دوره نیز متوجه این اتفاقات نبودند بهرحال ما هم امروز می‌ دانیم این اتفاقات مهم است و سرعت تحولات به حدی است که ظاهرا ما دیگر راه حلی غیر از آن چیزی که برایمان تعیین شده نمی ‌توانیم ببینیم.

همایون با تأکید بر اینکه حدود قرن نوزدهم اتفاقی در سرزمین ‌های اروپایی رخ داده و بعد از یک دوره تحولات مرتبط به نام تمدن غرب نام گذاری شده است، افزود: درست است که خاستگاه این تمدن اروپا بوده و بعدها هم به آمریکا منتقل شده است اما الان تمدن غرب دیگر منحصر به سرزمین ‌های غربی نیست بلکه در همه جهان گسترش یافته است. خود غربیان این اتفاقات را به نام تمدن گذاشتند و سایر جهان نیز آن را بدین نام ترجمه کردند و این تمدن را در برابر توحش و بربر قرار دادند ما هم آنچه در صدر اسلام اتفاق افتاده بود را به نام تمدن اسلام نامیدیم و ادبیاتی برای آن تعیین کردیم.

وی با اشاره به اینکه این اشتباهات درباره تمدن اسلامی در تفاسیر ما هم دیده می‌ شود، گفت: ما به اعتبار ترجمه‌ های خود از قرآن به طور مثال عباراتی از مدینه را که منظور جامعه متمدن است در تصور مقابله با غرب گرفتیم، حتی می‌ توانیم تصور کنیم که ما تمدنی می‌ توانیم داشته باشیم براساس توسعه روستایی ولی براساس آنچه در غرب درباره شهر و روستا دیده می شد ما هم تعاریفمان را مشخص کردیم.

این استاد دانشگاه در پاسخ به اینکه آیا شیطان می‌ تواند تمدن بسازد، گفت: در این رابطه فیلم ‌های زیادی مثلا درباره فراماسون ‌ها و نمادهای آنها می‌ بینیم اما پاسخ این است که شیطان نمی‌ تواند تمدن سازی کند و چنین چیزی محال است، شیطان سایه‌ ای از اقداماتی است که به انحراف کشیده شده است، امروز مُد شده که ما می‌ گوییم یهود اما منظورمان حزب شیطان است، در صورتی که یهود هم یک دین است اما چون شیطان در این دین تحریف ایجاد کرده، ما تصور می‌ کنیم یهود همان شیطان است در حالی که اینطور نیست. پس اگر درباره تمدن صحبت می‌ کنیم باید حواسمان باشد که تمدن غرب هم از اول شیطانی نبوده ممکن است الان به حزب شیطان تبدیل شده باشد. فتنه داعش، فتنه جهانی دنیای اسلام است.

 دکتر فؤاد ایزدی در این همایش با موضوع« دعوت اسلامی در دنیای ارتباطات و اقتضائات آن» در پاسخ به این سؤال خود که آیا در دنیای امروز ما چیزی به نام تبلیغ دینی در سطح بین‌الملل داریم؟ گفت: بله داریم، شبکه‌ های متعددی همین الان هستند که دین مسیحیت را به زبان فارسی، عربی و دیگر زبان‌ ها ترویج می ‌کنند. فرقه بهاییت نیز در حوزه بین‌ المللی به شدت تبلیغ می‌ کند، در حقیقت کمتر دینی هست که یک رسالت تبلیغی برای خود قائل نباشد و نخواهد که ایده ‌های خود را در سطح بین الملل ترویج کند.

وی با اشاره به اینکه در علوم ارتباطات یک گرایش با عنوان ارتباطات دینی وجود دارد، افزود: در کشورهای مختلف از جمله آمریکا بعد از یازده سپتامبر بحث دیپلماسی عمومی گُل کرد، چرا که مجموعه‌ هایی در دولت آمریکا متوجه شدند در کنار قدرت سخت نیازمند قدرت نرم هم هستند، بنابراین در نهایت اتفاقی که افتاد این بود که در حوزه دیپلماسی عمومی هزینه و پژوهش زیاد شد، اتفاقا دانشگاه امام صادق (ع) هم در این حوزه آثار متعددی منتشر کرد.

ایزدی در ادامه افزود: زمانی که می ‌خواهیم در حوزه بین ‌الملل فعالیت کنیم نخست باید توجه کنیم که این محتوا را برای چه کسانی می‌ خواهیم تهیه کنیم؟ در این سی و اندی سال پس از انقلاب ما کارهایی که کردیم به کتاب و سایر حوزه ‌ها محدود می‌ شود تا الان حدود ۳۵۰۰ کتاب از فارسی به انگلیسی ترجمه شده است. اما اگر به کسانی که در خارج از کشور رجوع کنیم معمولا یک دغدغه ‌ای که دارند نبودن محتواست! پس اگر این اندازه کتاب ترجمه شده چرا ما محتوا نداریم؟ مشکل اینجاست که بحث مخاطب‌ شناسی برای آن طراحی نشده است.

ایزدی با تأکید بر اینکه بسیاری از این آثار نیز در حوزه روان بودن ترجمه مشکل داشتند، گفت: این مشکل مدیریتی ما در کشور است همین نامه حضرت آقا هم خیلی روان به انگلیسی ترجمه نشده است! آیا ما این توانمندی را نداریم که یک ترجمه مناسب ارائه دهیم؟

وی در ادامه افزود: برای شناخت مخاطب خارجی نخست باید به زبان آن مخاطب آشنا شویم، در دانشگاه امام صادق(ع) از گذشته به خوب بودن زبان خارجی معروف بودند البته الان کمرنگ ‌تر شده است، در ادامه آشنایی فرهنگی هم خیلی مهم است.

استاد رحیم ‌پور ازغدی در این همایش با موضوع «مانیفست دعوت اسلامی و صدور انقلاب در اندیشه امام خمینی(ره)» با اشاره به اینکه ما امروز در آغاز راه دعوت جهانی هستیم و این مسئله موقت نیست، گفت: یک بحث فقهی درباره جهاد ابتدایی به معنای خاص داریم و باید این را بگویم که این مفهوم مخصوص به زمان معصوم نیست لااقل به فتوای بنده و برخی بزرگان!

وی افزود: یک زمان جهاد ابتدایی حمله به سرزمین ‌های دیگر با ارعاب مسلحانه برای تغییر دین و مذهب مردم است که بنده اعتقاد دارم چنین چیزی در زمان پیامبر معصوم هم اتفاق نیفتاده و جزء مطالبات اسلام نیست که شمشیر گردن مسیحیان و یهودیان برای رستگار شدن بگذاریم. مواردی هم که در تاریخ وجود دارد، برای زمان پس از پیامبر و دورانی است که به دنبال فتوحات نظامی بودند، مثل بنی امیه و بنی عباس. بنابراین قرآن کریم روش دعوت به توحید را بیان کرده است.

ایشان در ادامه افزود: جهاد ابتدایی به معنای شکستن کفر و صولت طاغوت در حد امکان و توان با توجه به همه مصالح منعی ندارد، در عصر غیبت هدف جهاد ابتدایی به معنای عام (که اختصاص به زمان معصوم هم ندارد) نخست کمک به مظلومین عالم است، هرجا مظلومی اعم از مسلمان و غیر مسلمان وجود دارد بر ما واجب است به او کمک کنیم. بنابراین اگر جهاد ابتدایی شامل این معنا باشد اختصاص به زمان معصوم ندارد.

وی با اشاره به اینکه در درجه اول ما جهاد نرم‌ افزاری داریم نه سخت‌افزاری،‌ گفت: اینکه ما کلمه حق را بگوییم و به ما حمله کنند و ما دفاع مسلحانه کنیم بازهم دفاع است. بنابراین به معنای عام جهاد ابتدایی است اما به معنای خاص جهاد دفاعی است. نکته دیگر درباره شکستن دولت طاغوت در جهان این است که مستکبرین نباید در جهان حاکم باشند. بنابراین حاکمیت اسلام باید در جهان باشد و طاغوت باید تضعیف شود و نباید اجازه دهیم شیاطین بر بشریت مستضعف مردم حکومت کنند.

وی در ادامه افزود: روش تألیف قلب هم، حکمت و موعظه است. بنابراین بهترین روش و مؤثرترین روش این نیست که اگر کسی حتی شمشیر برداشته به جنگ اسلام آمده و شکست خورده، به اجبار او را مسلمان کرد! به زور نمی ‌توان او را مسلمان کرد اما عزت او باید از بین برود.

رحیم ‌پور ازغدی با اشاره به اینکه مسئله مسلمان کردن مردم روش دیگری دارد، با بیان چند روش افزود: نجات مظلومین و مستضعفین در هر دوره و زمان وظیفه شرعی ماست و مخصوص زمان معصوم نیست. دوم اینکه موانع دعوت اسلامی را باید از سر راه برداریم باید با مبارزان این راه نبرد کنیم و سوم گسترش حاکمیت و اقتدار اسلام باید در دنیا تبیین شود تا دشمنان اسلام احساس نکنند می‌توانند به پیغمبرش توهین کنند و کاریکاتور بکشند و به سرزمین های اسلامی حمله کنند و حاکم برایشان تعیین کنید، اینها به وضوح جهاد دفاعی است.

حجت ‌الاسلام دکتر محسن الویری، نیز یکی دیگر از سخنران این همایش بود که با ارائه مقاله ای درخصوص «دعوت در آینه قرآن و سیره نبوی»‌ به بیان نقطه نظرات خود پرداخت. وی با اشاره به اینکه در نگاه دینی و مطالعاتی که در دهه‌ های اخیر صورت گرفته شاید کمتر کسی تاریخ را به عنوان دانش گذشته بشناسد، افزود: بنابراین تاریخ می‌ تواند پاسخگوی برخی پرسش‌ های بنیادین ما در زمان حاضر و راهگشای فعالیت‌های آینده باشد. سؤال این است که اگر ما تنها به سنت نبوی توجه کنیم و آموزه ‌های قرآنی را به عنوان بحث مستقل کنار بگذاریم و فقط آنچه بر پیامبر گذشته را معیار قرار دهیم، درباره قلمرو دعوت چه می ‌توانیم بگوییم؟

وی در ادامه افزود: اگر بگوییم که پیامبر (ص)می ‌کوشید تنها دعوت را در قلمرو خاص عرضه کند هیچ توجیهی برای فتوحات وجود ندارد اما اگر اثبات کنیم که پیامبر (ص) در پی گسترش مرزهای اسلام بود و هیچ حد و مرز زمانی و زمینی برای دعوت خویش قائل نبود آنگاه درباره ارزش دینی و اصالت فتوحات می ‌توانیم صحبت کرده و از آنها دفاع کنیم.

ایشان با اشاره به اینکه رویکرد فرازمینی دعوت نبوی را از همان عهد نبوی می ‌توان برداشت کرد، منتها در عهد مدنی شرایطی فراهم شد که بیشتر بدان عینیت بخشید، اظهار داشت: با تأکید بر اینکه بحث بنده قرآنی نیست و از منظر سیره نگاه می ‌کنم از این منظر آیاتی که در عهد مکی بر پیامبر (ص) نازل شد آیاتی است که تحلیل خاصی راجع به رویکرد این آیات وجود دارد تلقی رایج این است که زیرساخت های اندیشه ‌ای و تحولات روحی در گرو آیات مکی و در خلال آنها پی گرفته شده است. آنهایی که از منظر آیات قرآنی می ‌خواهند جهانی بودن دین اسلام را اثبات کنند منهای سیره، به آیاتی تمسک می‌ کنند که بیشتر آیات مورد استناد مکی هستند.

این استاد تاریخ اظهار داشت: در همین عهد مکی ماجرایی پیش می‌آید و ابوذر که اسلام می‌آورد پیامبر (ص) او را در همان سال ‌های نخستین دعوت، مجدد به قوم خویش بازگرداند این بازگرداندن ابوذر به میان قوم خویش در زمره نخستین فعالیت های تبلیغی پیامبر (ص) است به این معنا که پیامبر (ص) نمی ‌خواهد دعوت در قلمرو خود باقی بماند یا ماجرای حبشه که نقش مهمی در عهد مکی دارد، اینکه مسلمانان به جایی می ‌روند که امنیتی برایشان ایجاد می ‌شود و آنجا هم اسلام را رواج دهند و از آن پایگاه بعدها با قوت بیشتر بازگرداندند و مراحل گسترش اسلام را در سایر مرزها فراهم کنند، بازهم دلالت بر فرامرزی بودن دین اسلام دارد.

وی در ادامه توضیح داد: اگر وارد عهد مدنی شویم این نمونه ‌ها استمرار می ‌یابد، اگر ما جهان یکپارچه متأثر از آموزه ‌های اعتقادی نداشته باشیم هجرت را نمی ‌توانیم به خوبی تحلیل کنیم. با الزامات فلسفی این بحث کار نداریم ولی وقتی ما می ‌بینیم جامعه سازی یک مرحله کمال یافتگی دین داری است، دین داری فقط در قلمرو فردی تعریف نمی‌ شود و فقط به این نیست که من انسان معتقدی باشم و وظایفم را انجام دهم مرحله کمال یافتگی دین داری این است که جامعه ای که من در آن زندگی می‌ کنم نهادها و ضوابط و روابط جامعه ‌ام براساس آموزه ‌های دینی تعریف شده باشد و این در مکه ممکن نبود به همین دلیل پیامبر (ص) به مدینه رفت.