فصلنامه علمی پژوهشی” قبسات ” شماره ۷۴

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، فصلنامه علمی پژوهشی قبسات، شماره ۷۴ منتشر شد.

فصلنامه قبسات با صاحب امتیازی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و سر دبیری آقای دکتر محمد محمدرضایی به شماره هفتاد و چهارم خود رسید.

در قبسات ۷۴ مقالاتی به شرح زیر می خوانیم؛ چکیده مقالات این شماره جهت اطلاع بیشتر خوانندگان ارائه می شود:

-نظریه علم دینی / علی اکبر رشاد

چکیده:

علم دینی بر اساس نظریه مختار راقم، از لحاظ منابع «کثرت‌گرا» و «آمیخت‌ساختگان»، از حیث معرفت‌شناسی «واقع‌گرا» و «واقع‌نما»، از نظر منطق «دیالکتیک ـ دینامیکال» (هم‌افزا و پیوسته پویا، انبوه‌شونده و فرگشت‌یابنده)، از جنبه سنجش‌وری «آزمون‌پذیر» و تصحیح‌شونده از نقطه‌نظر ارزشی «اخلاق‌مدار» و «غیربحرانزا» (هرچند به لحاظ گزاره‌ها می‌تواند احیاناً خطاپذیر باشد؛ اما از جهات «مبانی»، «منابع»، «موضوع» و «مقاصد و غایات» مقدس است) و سرانجام اینکه علم دینی، بخشی از «معرفت دینیِ بالمعنی الأعم» قلمداد می‌شود.

 

-رابطه علم و دین در مسئله کیهان شناسی از دیدگاه المنار و المیزان / علیرضا قائمی نیا و محسن آزادی

چکیده:

چگونگی رابطه علم و دین از دیدگاه مفسران اسلامی را می‌توان در تفسیر آیات کیهانی قرآن کریم و رویارویی آن با علوم تجربی جستجو کرد. دراین‌میان المنار و المیزان به عنوان مهم‌ترین تفاسیر معاصر، رویکردهای متفاوتی درباره این مسئله دارند. محمد رشید رضا بر این باور است که یکی از جنبه‌های اعجاز قرآن کریم، اعجاز علمی آن است. این پیش‌فرض، او را بر آن داشته تا در رویارویی با علوم تجربی، بیشتر در صدد اعلام هم‌نوایی میان گزاره‌های دینی و یافته‌های تجربی برآید و از چالش جدی با این علوم پرهیز کند. در برابر، علامه طباطبایی۱ روشمندتر با علوم تجربی برخورد می‌کند و برای این مهم، معیارهایی ازجمله لزوم پشتیبانی فرضیههای علمی با براهین یقینی دارد. این معیارها موجب شده گاه به مفاد علوم تجربی توجهی نکند و گاه با این علوم حتی معرفت دینی را تأویل کند. بااین‌همه به سبب ابهام در جنبه‌های معرفت‌شناختی مسئله، رویکرد هیچ کدام از دو تفسیر از کارآمدی لازم برای ترسیم الگویی جامع برخوردار نیستند.

 

 

-بررسی، مقایسه و ارزیابی ساخت گرایی کتز و پراودفوت در باب ماهیت تجربه عرفانی / مسعود اسماعیلی

چکیده:

کتز (مهم‌ترین شخصیت در ساخت­گرایی عرفان) بر علیت ضروری میان پیش­زمینه­ها و تجارب عرفانی تأکید می‌کند و این امور را صورت­بخش ماده تجربه­ ـ که ناشی از عاملی بیرونی است ـ می‌داند و زمینه­ها را در قوام خود تجربه نیز به عنوان جزء تشکیل‌دهنده، حاضر می­شمرد. پراودفوت با وجود مخالفت با علیت ضروری یادشده ـ در دیدگاهی مشابه ـ زمینه­ها را دخیل در متن تجربه و شکل‌دهنده به آنها می­­داند و باور دارد این زمینه­ها در مرحله تعبیر، تفسیر و تبیین نیز دخالت اساسی دارند و چون تجربه عرفانی از این امور قابل تمایز نیست، در هریک از این مراحل نیز توسط پیش‌زمینه­ها ساخت­یافته می­شود. درنتیجه در این دو دیدگاه به­رغم تفاوت‌هایشان، تجارب عرفانی، ماهیت مشترکی ندارند و آنچه اشتراکات در این زمینه به شمار می‌رود، آن­چنان فرعی و دور از ماهیت آن تجارب است که پذیرش ذات و ماهیتی واحد را برای همه آنها روا نمی­دارد. این دیدگاه با وجودِ توجه درست خود به تفاوت‌های تجارب عرفانی و امکان دخالت پیش­زمینه­ها در تجارب و تعبیر و تفسیر آنها، در شکلِ کلی پذیرفته نیست و اشکالات مهمی بر آن وارد است.

 

-موضوع و ماهیت علوم انسانی و جایگاه آن در منظومه علوم با تأکید بر آرا و نظریات فارابی / سید محمد حسین کاظمینی و محمد امین هنرور

چکیده:

پرسش از چیستی، نخستین گام در داشتن تصوری صحیح و دقیق از یک علم است و برای تحلیل دقیق‌تر آن علم، شناخت جایگاه، موضوع و غایت آن علم، سه متغیر کلیدی دیگر به شمار می‌روند. علوم انسانی که مجموعه‌ای از دانش‌های مشخص و معین است، از یک سو متناسب با نیازها و غایات انسانی با اراده و آگاهی انسان تحقق می‌یابند و در مدیریت اجتماعی و سعادتمندی انسان نقشی مستقیم دارند و از سوی دیگر جایگاه و اهمیتی بی‌بدیل در جوامع دارد؛ ازاین‌رو فهم و تحلیل چیستی آن با توجه به جایگاه، موضوع و غایت این علم، مبتنی بر بنیان‌ها و مبانی معرفتی اسلام، امری ضروری به نظر می‌رسد. در این نوشتار سعی شده است با تأکید بر آرا و نظریات فارابی، فیلسوف و اندیشمند تأثیرگذار در این حوزه، با تبیین جایگاه علم انسانی در منظومه علوم و نیز تحلیل موضوع و غایت آن، تعریفی دقیق از این علوم ارائه شود.

 

-علم و معرفت به خداوند از منظر ابومعین نسفی در ترازوی نقد/ عین الله خادمی و محمد  الله نیا سماکوش و سید علی سادات فخر

چکیده:

هم‌زمان با بنیان‌گذاری اشاعره، ابومنصور ماتریدی سمرقندی (متوفای ۳۳۳ق) مذهب کلامی ماتریدیه را تأسیس کرد. او نظریه‌های متفاوت، ولی نزدیک به مذهب کلامی اشعری ارائه داد. یکی از این نظریه‌ها، مسئله معرفت به خداست. یکی از شارحان برجسته اندیشه‌های ابومنصور ماتریدی، ابومعین نسفی است. نقد تعریف‌های متکلمان از علم و معرفت، یکی از فعالیت‌های اوست. مسئله اصلی او شناخت تمایز مفهومی میان دو اصطلاح علم و معرفت و راه‌های دستیابی به آنهاست. نسفی می‌کوشد دیدگاه متفاوتی ارائه دهد و میان ایمان و معرفت نیز رابطه‌ای استوار و عقلانی ترسیم کند. برخی از نظریه‌های ابومعین درخور توجه است؛ ولی درنهایت نتوانسته دستگاه استوار و نظریه بدیلی برای علم و معرفت به خدا ارائه دهد که متمایز از دیدگاه‌های نظریه‌‌پردازان بزرگ اشعری و معتزلی باشد؛ ازاین‌رو تعاریف آنها را با اندکی تغییر می‌پذیرد. به‌رغم وجود دیدگاه‌های قابل دفاع، مهم‌ترین نقدهای جدی در بررسی آرای ابومعین، استفاده هماهنگ و منطقی نکردن از تعریف واژگانی علم و معرفت، تعریف دوری علم و معرفت، تکیه خلل‌پذیر بر «علم محدث استدلالی» و «علم محدث ضروری»، مخالفت جدی با الهام و شهود به عنوان راه رسیدن به معرفت، نداشتن دلایل موجه برای نفی شهود، اضطراب در تعریف ایمان و عدول از تعریف معرفت در قول به وجود معارف فراعقلی است.

 

-گستره عصمت از منظر علامه طباطبایی (ره) / محمد سبحانی نیا

چکیده:

یکی از دقیق‌ترین ابعاد عصمت پیامبران(ع) مسئله عصمت از سهو خطاست. هرچند قسم خاصی از سهو، بازتاب گسترده‌ای میان فقها و متکلمان دارد،  درباره ابعاد دیگر این مسئله، مانند عصمت پیامبران(ع) در امور عادی، اجتماعی و حکومتی به ارائه نظریات کلی بسنده شده است. مقاله حاضر می‌کوشد با روش توصیفی ـ تحلیلی و به شیوه مطالعه کتابخانه‌ای و میدانی، دیدگاه علامه طباطبایی(ره) را در این زمینه گزارش و بررسی کند. پژوهش حاضر نشان خواهد داد نظر علامه طباطبایی(ره) در رابطه با عصمت پیامبران(ع) از خطا و نسیان در امور خارج از شریعت، با نظر مشهور متکلمان شیعی همخوانی ندارد. ایشان عصمت از خطا و نسیان را امری خارج از ادله عصمت می‌شمارد و معتقد است ادله عصمت این امور را اثبات نمی‌کند؛ بنابراین برهانی نیز بر آن اقامه نکرده است. ایشان در موارد گوناگون نه‌تنها از امکان خطا بلکه وقوع آن در غیر پیامبر اکرم(ﺺ) خبر داده است. ادله عقلی و نقلی و شواهد تاریخی، ناتمام بودن نظر علامه را آشکار می‌کند.

 

-نظام توحیدی قرآن نافی جاودانگی عذاب مجرمان / محمد اسدی نسب

چکیده:

خلود برخی مجرمان در عذاب جهنم، یکی از اعتقادات مشهور طرفداران ادیان آسمانی است که از ابتدا تاکنون از سوی برخی اندیشمندان کاوش شده است. معضل اصلی این مسئله از یک‌سو به تنافی حکم عقل با ظواهر آموزه‌های وحیانی بر سر خلود در آتش جهنم است که موجب شده چالشی پدید آید که در این زمینه یا خلود به معنای جاودانگی را انکار کرده‌اند یا گروهی خواسته‌اند آن را به شکل عقلانی تقریر کنند و از سوی دیگر تنافی آن با برخی صفات حق همچون رحمت، عدالت و حکمت خداوندی است که در آیات قرآنی پی‌درپی به این صفات خداوندی اشاره شده است. این چالش سبب شده برخی عارفان که به کفه رحمت بی‌انتهای الهی چشم دوخته‌اند، برای برون‌رفت از این مشکل چاره‌اندیشی کنند. هدف اصلی این نوشته مبناسازی برای نفی ابدیت عقاب مجرم و نقد ادله طرفداران جاودانگی عذاب، بهویژه دلیل اصلی برخی فلاسفه مبنی بر تحول ذات مجرم بر اثر گناه است؛ ذاتی که سبب جاودانگی او در عذاب است.

 

-خلود در عذاب با تکیه بر تقریری متفاوت از آموزه تجسم اعمال / محمد رضا بلانیان و محمد حسین دهقانی محمود آبادی

چکیده:

امکان و وقوع وعید الهی در خصوص برخی عذاب‌های اخروی، به‌ویژه آن دسته از عذاب‌ها که به خلود و جاودانگی متصف شده‌اند، معرکه‌آرای متفاوت مفسران و متکلمان مسلمان و غیرمسلمان بوده و هست. این مقاله پس از مرور دیدگاه موافقان و مخالفان این موضوع و بررسی ادله طرفین، بر آن است که با ابتنا بر برخی مبانی حاصل از حکمت متعالیه، تفسیری متفاوت از عذاب‌های دار جحیم ارائه کند. مسیر این تفسیر از بازتعریف هویت انسانی، عمل انسانی و تقریری متفاوت از مسئله تجسم اعمال می‌گذرد.

 

 

علاقمندان می توانند جهت تهیه این فصلنامه به سایت انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به نشانی  http://poiict.org/category/qabsat  مراجعه کنند.