فصلنامه علمی پژوهشی” قبسات ” شماره هفتاد و هفت

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، فصلنامه علمی پژوهشی قبسات در حوزه فلسفه دین و کلام جدید، شماره ۷۷ منتشر شد.

فصلنامه قبسات با صاحب امتیازی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و سر دبیری آقای دکتر محمد محمدرضایی و با همکاری قطب علمی فلسفه دین پژوهشگاه منتشر می شود.

در این شماره از مجله قبسات مقالاتی به شرح زیر می خوانیم؛ چکیده مقالات این شماره جهت اطلاع بیشتر خوانندگان ارائه می شود:

حقیقت موت، انواع و مراتب آن از دیدگاه علامه طباطبایی / حسین کلباسی اشتری و زهرا نقوی

چکیده:

پدیدۀ «موت» مقوله­ای است کهبهغیر از دانش‌های تجربی‌، از دیدگاه فلسفی، کلامی و عرفانی به ‌طورعمیق مطالعه می‌شود و به لحاظ جایگاه بحث، پیوند استواری نیز با ابواب علم ‌النفس عقلی و حقیقت روح و مراتب آن در حکمت و عرفان دارد. علامه محمدحسین طباطبایی با استناد به آیات قرآنی و روایات معصومان ‌علیهم ‌السلام و بر مبنا و ممشای حکمت متعالیۀ صدرایی بر این باور است که روح اصالتاً به عالم امر متعلق است که در نشئۀ طبع، حدوث جسمانی داشته و به‌تدریج با حرکت در جوهر خود، تجرد یافته و سرانجام از بدن جدا مى‏شود؛ بدین‌ترتیب که با مرگ تن، به‌کلى از بدن جدا و مستقل می­شود. ایشان مرگ را درواقع انتقال از مرحله‌ای به مرحلۀ دیگر می­دانند؛ نه نابودی و پوچ شدن و با توجه به آیات قرآنی، دو مرحله از مرگ را براى انسان ‌ها بیان می­کند؛ یکى از آن دو، همان مرگى است که سبب خروج آدمى از دنیا می ­شود و دیگری مرگی است در عالم برزخ براى ورود به نشئۀ آخرت. برخی از حکما ازجمله علامه طباطبایی، افزون بر مرگ اضطراری و اجل محتوم، به دو نوع دیگر از مرگ نیز باور دارند که عبارت‌اند از: مرگ طبیعی و مرگ ارادی.

 

ارتباط اندیشۀ سعادت و سبک زندگی مهدوی(با تکیه بر مبانی علامه طباطبایی)/محمد محمدرضایی و اکرم باغخانی

چکیده:

جستار پیش رو، ارتباط اندیشۀ سعادت با سبک زندگی مطلوب را بر اساس مبانی علامه طباطبایی مورد واکاوی قرار می‌دهد. بر اساس دیدگاه تفسیری – کلامی علامه، سعادت، خیر وجودی است که مقدمه کمال موجود است و در انسان که مرکب از روح و بدن است، خیری است که مقتضای قوای روحی و بدنی اوست. این سعادت، مراتب، درجات و تقسیماتی چون دنیوی و اخروی دارد و انسان در گزینش و اکتساب راه سعادت مخیر است. ایشان حقیقت سعادت را در گذراندن مراحل توحید، عبودیت و اتصال به ذات یگانۀ سبحان می‌داند. حال فردی که به این اندیشه معتقد است و حقیقت سعادت را در لقاءالله می­داند، در پی دستیابی و رسیدن به این حقیقت، راهی را می‌جوید که هرچه بهتر و آسان‌تر او را به سرمنزل مقصود برساند. بهترین طریق ارائه‌شده با نظر به جامعیت و ظرفیت­های ویژۀ آیین اسلام و به‌ویژه مذهب تشیّع، تربیت افراد به شیوۀ مهرورزی و محبت است که حقیقت این حبّ در محبت حق‌تعالی و در رتبۀ بعد، محبت به راهنمایان مسیر تکامل و سعادت است و دراین‌میان، محبت و معرفت به امام عصر(عج) مصداق کنونی هدایتگران الهی است که با ایجاد سبک زندگی منتظرانه و تأثیر تکاملی خویش در ابعاد گوناگونی همچون بعد فکری، بعد روحی – روانی، بعد اخلاقی و بعد عملی، سبب تعالی فرد شود و او را به سعادت دنیوی و اخروی می‌رساند. 

 

بررسی انتقادی دیدگاه شیخ محمد سند دربارۀ حجیت خبر واحد در عقاید/ حمیدرضا شاکرین

چکیده:

یکی از مسائل مهم در حوزۀ عقاید دینی، این است که رسیدن به چه درجه­ای از معرفت در آن، لازم وکافی است. آیا رسیدن به یقین در این زمینه ضروری است و به‌ناچار تنها منابع علم‌آور در آن اعتبار دارند یا اینکه دلایل ظنی و تعبدی کافی است و به‌ناچار ظنون معتبر که اهم آنها خبر واحد است، در این عرصه کفایت می‌کند. شیخ محمد سند عقیده را عمل جوانحی و قابل جعل مولویت شرعی دانسته و ادلۀ حجیت خبر را بر آن سرایت می­دهد. لیکن ماحصل پژوهش، امکان‌ناپذیری تعبد به ظن در عقاید، در عین امکان رعایت احتیاط در لوازم عملی پاره­ای از اخبار اعتقادی است.

 

 بررسی سیر تنزیلی آیات تحدی / عبدالکریم بهجتپور و  زهرا بهجتپور

چکیده:

اعجاز پشتوانۀ دفاعی پیامبران در برابر تشکیکات احتمالی است. قوام معجزه به تحدی و هماوردطلبی است. قرآن معجزۀ پیغمبر اسلاماست و تحدی به قرآن به طور صریح در قرآن وارد شده است. قرآن مجموعۀ کلام الهی مرکب از ۱۱۴ سوره است که هماوردطلبی‌های آن نیز به شکل‌های گوناگون آمده است. گاه اهل تردید را به آوردن مانند قرآن و گاه ده سوره و در پاره­ای موارد یک سوره فراخوانده است. مشهور در توجیه راز فراوانی و گوناگونی تحدی بر این باورند که تحدی از کل قرآن به ده سوره و از ده سوره به یک سوره بوده است. با عنایت به سیر نزول سوره‌های قرآن، حکمت گفته‌شده برای تحدی، اگر به خدا نسبت داده شود، اثبات‌شدنی نیست؛ اما می‌توان میان نوع شبهه و جهت ابهامی که موجب تحدی شده، نسبت برقرار کرد.

 

 تقریر حکیم میرداماد از نظریۀ اختیار انسان / سید محمدعلی دیباجی و محسن طاهری صحنه

چکیده:

حکیم میرداماد در تبیین فاعلیت الهی و چگونگی انتساب فعل به انسان میان فاعل مختار و جاعل  که به فاعل و فعل، وجود بخشیده، تمایز قائل می‌شود و فاعل را در طول جاعل تام فعل می­داند. درواقع اختیار فاعل مباشر فعل، موجب  تمام شدن سلسلۀ علل می‌شود و درنتیجه از نظر عرفی، لغوی و اصطلاحی، فعل بدو استناد می‌یابد؛ با وجود این، فاعل مباشر، جاعل فعل خود نیست؛ همان‌گونه که جاعل خودش نیست. قدرت، شوق، اراده و تمام هستی انسان که از علل ظهور فعل‌اند، در نظام طولی تحت قدرت و سیطرۀ جاعل و علت کل (خدا) هستند.

 

خودی و ایمان در الهیّات وجودگرا (بررسی موردی: مک‌کواری) / مهدی عباس‌زاده

چکیده:

نوشتار حاضر در صدد توصیف خودی و ایمان در الهیات اندیشمند معاصر، جان مک‌کواری و بررسی و نقد آن است. دیدگاه او در این عرصه، آمیزه‌ای از تحلیل هایدگریِ وجود انسان و ایمانِ مسیحی است. به‌اجمال به باور او، انسان مدرن عموماً با خودیِ غیراصیل یا آشفتگی وجودی روبه‌روست و ازآنجاکه هیچ‌ چاره‌ای برای برون‌رفت از این وضعیت در درون شرایط انسانی در دست نیست، انسان باید به لطف الهی و خدا توسل کند. از این رهگذر، یک خودِ اصیل، ساختاری یکدست است که همه تضادهای وجودیِ انسان در آن به تعادل رسیده است. دراین‌میان مسئله مرگ، اهمیتی بسزا دارد؛ زیرا تناهی وجود و فرصت اندک انسان برای رسیدن به خودی اصیل را به او گوشزد می‌کند. خود اصیل را نمی‌توان با ایده نفسِ جوهری مرتبط دانست؛ بلکه باید آن را در مجموعِ نفس و بدن جستجو کرد. همچنین انسان نمی‌تواند در باب فهم وجود انسانی یک‌سره به یقین برسد؛ بنابراین باید با گذر از استدلالی عقلی، به توصیف پدیداریِ آن بسنده کند. درمجموع می‌توان اذعان داشت مک‌کواری تبیینی واقع‌بینانه از خودی و ایمان مبتنی بر آموزه‌های دینی و سنت‌های الهیاتیِ مسیحی ارائه می‌دهد و از دیدگاه‌های مکاتب الحادی و پوچ‌گرایانه و جریان‌های انسان‌گرایانه افراطی و پوزیتیویستی در این عرصه فاصله می‌گیرد؛ ولی نمی‌تواند تبیینی صحیح و دقیق از نفس انسانی ارائه دهد و حقایقی همچون جوهریت و تجرد آن را انکار می‌کند. همچنین تأکید او بر ناتوانایی انسان از رسیدن به یقین در باب فهم وجود انسانی و گذر از استدلالِ عقلی و بسنده کردن به توصیفِ پدیداریِ وجود انسانی چندان موجه نمی‌نماید.

 

تأملی در شاکلۀ ارزشیِ توسعه و تعالیِ نظر و عمل انسان (از منظر حکمت متعالیه) / حبیب‌الله دانش شهرکی و  حسین رمضانی

چکیده:

مقالۀ حاضر به ابعاد محتوایی و ساختاریِ توسعه و تعالی نظر و عمل انسان از مجرایِ بسط ارزش‌های مدنی در جامعه توجه دارد. تحلیل و تبیین این موضوع در این مقاله، بر پایۀ قرائت حکمت متعالیه از منظومۀ حکمت و معرفت اسلامی استوار است. در آغاز، پس از تبیین ماهیت حیات اجتماعی، به این مسئلۀ اساسی عطف نظر شده که ارزش‌های بنیادین هدایتگر حیات مدنی و توسعه و تعالی انسان در ساحت عمومی را تحت چگونه ساختاری می‌توان مقوله‌بندی کرد. ترتب سه نظام «نیازها»، «عمل‏کردها» و «پاداش‌ها» بر ابعاد طولیِ تعاملات انسان، یعنی انسان در نسبت با پروردگار متعال، خود، دیگری و خلقت الهی، ساختاری را فراهم آورده که بر اساس آن می‌توان ارزش‌های بنیادین را شناسایی و ارائه کرد. در ادامه، چگونگیِ اصطیاد مفهومیِ ارزش‌های بنیادینِآمده در ساختار یادشده، در چارچوب منظومۀ معرفت دینی و حِکمی توضیح داده شده است. ازجمله مباحث مهم در این مقاله، تبیین ساختار سه سطحیِِبسط و انتشار ارزش‌ها در ساحت اخلاق عمومی و فرهنگ است.

 

قانون علیت به ‌مثابه بنیان هستی‌شناختی خداشناسی عقلی  / مهدی عبدالهی

چکیده:

خداشناسی عقلی بر سه دسته مبادی تصدیقی، یعنی مبادی معرفت‌شناختی، زبان‌شناختی و هستی‌شناختی استوار است که مهم‌ترین مبنای هستی‌شناختی آن، قانون علیت و فروع آن است. درمجموع چهار دیدگاه در مناط نیاز به علت و به ‌بیان دیگر، چهار تقریر از قانون علیت وجود دارد که پذیرش هر یک، نتایج خاصی در خداشناسی فلسفی در پی دارد.

بنا به ‌ادعای برخی فیلسوفان غربی، «هر موجودی نیازمند علت است»؛ درنتیجه راهی برای اثبات وجود خدا به ‌مثابه علت غیرمعلول و خالق غیرمخلوق وجود ندارد. الحاد و خداناباوری بسیاری از اندیشمندان غربی در نادرستی برداشت ایشان از قانون علیت ریشه دارد.

بر پایۀ سه تقریر دیگر می‌توان وجود خدا را اثبات کرد؛ اما در تصویر نحوۀ نیازمندی غیرخدا به خداوند متعال، اختلاف دارند. بنا بر تقریر متکلمان و مردم عادی، «هر حادث زمانی، محتاج علت است». با این تقریر، وجود خدا اثبات می‌شود؛ ولی مخلوقات تنها در حدوث خود نیازمند به اویند. بنا بر تقریر فیلسوفان پیش از ملاصدرا «هر ممکن‌الوجودی محتاج علت است»؛ در‌نتیجه خدا به ‌مثابه واجب‌الوجود اثبات می‌شود و همۀ ممکنات در حدوث و بقای وجود خود، نیازمند واجب‌اند. اما طبق دیدگاه ملاصدرا «هر موجود رابط، محتاج علت است». امتیاز این دیدگاه بر دو دیدگاه پیشین، این است که تحلیل عمیق‌تر و دقیق‌تری از نحوه نیازمندی مخلوقات به خداوند متعال را به تصویر می‌کشد.

 

 علاقمندان می توانند جهت تکمیل اطلاعات و تهیه این فصلنامه به سایت انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به نشانی  http://poiict.irمراجعه کنند.