آیین رونمایی از کتاب «خوانشی نقادانه از آثار امیرخانی»

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، به همت کانون اندیشه جوان وابسته به پژوهشگاه در بیست و نهمین نمایشگاه کتاب در شهر آفتاب آیین رونمایی از کتاب “خوانشی نقادانه از آثار رضا امیرخانی” روز شنبه مورخ ۱۸ اردیبهشت ماه با حضور رضا امیرخانی، جواد محقق، مصطفی فعله گری، میثم امیری، مهدی قزلی، حامد صلاحی، محمدحسن شاهنگی و محمدرضا وحیدزاده از ساعت ۱۷ در سالن یاس شهر آفتاب برگزار شد.

اولین سخنران این محفل دوستانه مهدی قزلی، مدیرعامل بنیاد ادبیات داستانی و شعر بود، وی در مقدمه‌ صحبت‌ هایش درباره آشنایی ‌اش با امیرخانی گفت: اولین آشنایی بنده با آقای امیرخانی زمان مصاحبۀ سه ‌ساعتۀ من با وی در هنگام انتشار کتاب ازبِه بود، بعد از آن فرصت‌ هایی دست داد در همشهری داستان، همشهری آیه، فضاهای مجازی و … مصاحبه داشته باشیم و افسوسم این است که چرا کار بزرگ را انجام ندادیم و مثلاً در همشهری داستان هفت جلدی که منتشر کردیم بنا داشتیم روی یک جلد عکس آقای امیرخانی باشد که نشد، در آیه هم همین‌طور.

وی در ادامه، نکاتی را درباره مشخصات آثار آقای امیرخانی یادآور شد و اظهار داشت: نکته اول این است که وقتی نویسنده می‌ خواهد چیزی بنویسد فرصت این را دارد که بنشیند و تمرکز کند و چیزی تولید کند که از خودش و دانسته ‌ها و داشته ‌ها و پیرامونش بزرگتر باشد، گاهی نویسنده ‌ها می ‌تنند و اثری تولید می ‌کنند که به واسطه توانایی و فرصتی که داشتند از خودشان بزرگتر می ‌شود، آقای امیرخانی این فرق را با بقیه پدیدآورندگان داشته که خودش از آثارش بزرگتر بوده است.

نکته دوم این است که آثار آقای امیرخانی قابل ارزیابی مثبت و یا منفی است، اگر وارد کاری می‌ شود که در آن حساب و کتاب معنی دارد بیلان اینها موجود است و اگر وارد حوزه کار نوشتن می‌ شود تیراژ این کتاب‌ ها موجود است.

نکته سوم این است که امیرخانی ساحت‌ های مختلف نوشتن را تجربه کرده است و فقط رمان ‌نویس نیست، بلکه یک نویسنده تواناست که وارد حوزه‌ های مختلف شده و بعد از برقراری ارتباط با موضوع به تولید اثر پرداخته است. شاید بعد از منِ او، درآمدن بی ‌و تن و ازبِه نشان داد آقای امیرخانی کار بهترشان منِ او است و شاید هجرت از رمان به سفرنامه موجب شد خودش تبدیل به اثری شود که آثار دیگر با آن مقایسه شوند.

نکته چهارم این است که آقای امیرخانی روحیه مبارزه‌ جویی دارد، این در آثارش کمک کرده که آثار وضعیت خوبی پیدا کند، حتی قبل از نوشته شدن به اینکه باید این کار اینطور باشد فکر شده است.

وی درباره تأثیر آثار امیرخانی بر جریان مطالعه فعّال بیان داشت: آقای امیرخانی و آثارشان به جریان مطالعه فعّال خیلی کمک کردند، برخی آثار هستند که آدم می‌ خواند که بخوابد، آثار جناب امیرخانی برای خواندن و بیدار شدن است یعنی باعث شده از تحریک قوۀ تخیل به این مسیر برسد که قوۀ تعقل به جریان بیفتد و این اتفاق مهمی است و شاید در آثار داستانی چنین اتفاقی به ندرت پیش بیاید و افراد نسبت به آن موضع منفی و مثبت داشته باشد. به نظرم همین کتاب خوانش نقّادانه از آثار امیرخانی که امروز مراسم رونمایی از آن برگزار می شود، به این بر می ‌گردد که در این آثار چیزهایی پیدا شده که باید سراغش برویم و نقادانه بررسی کنیم.

در ادامه نشست از آقای میثم امیری دعوت شد درباره امیرخانی صحبت کنند ایشان با خواندن چند سطر از کتاب داستان سیستان، گفت:

دقیق ‌ترین تعبیر درباره رضا امیرخانی را خودِ امیرخانی در داستان سیستان نوشته است؛. البته این تعبیر از رضا امیرخانی نیست، از میثم خامنه ‌ای است. جایی در داستان سیستان آمده است که رضا امیرخانی، میثم خامنه ‌ای را می ‌بیند. گزارش این برخورد در کتاب آمده است. وقتی میثم خامنه ‌ای او را می ‌بیند می ‌گوید: «آقای رضا امیرخانیِ منِ او.»

این معرفی، معرفی درستی از رضا امیرخانی است و به نظرم بهترین معرفی از یک نویسنده می ‌تواند باشد. این معرفی محصول شنا کردنِ کتاب‌ های امیرخانی در دریا، اقیانوس، این سه سوله بزرگ است؛ سالن عمومی؛ نه محصولِ جایی با سقفِ کوتاه، استخر، حوضچه. امیرخانی محصولِ آن سه سوله غول ‌پیکر است؛ آن‌ جا همه هستند؛ با حجاب، بی ‌حجاب، بادین، بی ‌دین، خوشگل، زشت؛ چاق، لاغر؛ دانشگاهی، بسیجی، انجمنی، حزب ‌اللهی ‌های شلوار لی ‌پوش؛ همه جور آدمی؛ پوشیده، لخت؛ همه جور وجودی. امیرخانی، آن‌جا امیرخانی شد؛ نه در سالن میخک و زنبق و آلئه‌ورا. نه در جشنواره طلحه و زیبر و عبدالرحمان عوف که شاید علی علی کند، ولی وقتِ خطر، طرفِ آن دیگری را می‌گیرد. نه در شبکه دامنه و کوه‌پایه و چشم‌انداز. 

در ادامه نشست، مجری از آقای محمدحسن شاهنگی که کتاب به اهتمام ایشان تدوین یافته است دعوت به سخنرانی کرد.

شاهنگی با بیان این نکته که بنده اینجا هستم که بیشتر بشنوم و از نقدها به صورت مکتوب و شفاهی درباره این اثر و آثار مشابه در مرکز پژوهش‌ های جوان، استفاده کنم، صحبت خود را آغاز نمود و گفت: ما همیشه عادت کرده ایم نویسندگان معارض انقلاب را نقد کنیم و آنها را زیر ذربین قرار بدهیم و خودمان را فراموش می کنیم، شاید بهتر آن باشد که در کنار نقد دیگران در یک فضای دوستانه از خودمان و نویسندگان خودی، نقد را شروع کنیم. در تولید کتاب خوانشی بر آثار رضا امیر خانی از همان ابتدا تصمیم بر این بود از جوانان متخصص و فاضلی که کلیه آثار امیرخانی را مطالعه کرده اند در سلسله جلساتی دعوت به عمل آوریم و ماحصل این جلسات را در قالب میزگرد و به صورت کتاب بعداً منتشر کنیم.

نکته‌ بعدی این که ما معمولاً این عادت را داریم که نویسنده، یا بزرگی از بین ما باید مرحوم بشود آنگاه بزرگ شود، ما این موضوع را خواستیم زیر سوال ببریم. نویسنده جوانی مانند امیرخانی که خوش آتیه است و نویسنده طراز انقلاب اسلامی بوده و متعلق به گفتمان انقلاب اسلامی است، با انتشار کتاب هایی از این دست دیده می ‌شود و بهتر و دقیق‌تر شناخته می گردد.

شخصیت رضا امیرخانی دو عنصر دارد؛ اندیشه و دغدغه. ما کمتر نویسنده ای داریم که این دو عنصر در آثارش به صورت توأمان مورد توجه باشد و یکی از دلایلی که آقای امیرخانی را انتخاب کردیم؛ درواقع همین مولفه بود. ضمن اینکه رضا امیرخانی در بین نویسندگانی که داستان نویس هستند در حوزه ادبیات، رتبه قابل توجه ‌ای دارد.

سپس رضا امیرخانی توضیحاتی در ارتباط با خود و آثارش داد و گفت: من هم مثل آقای شاهنگی بر این باورم که عادت داریم بعد از اینکه نویسنده خلاص شد و دیدیم راه نمی‌ رود، یا بعد از فوتش و یا فوت ادبی ‌اش می‌گویند کاری کنیم، شاید دوباره بنویسد. شاید اولین نوع از این نوع بزرگداشت ‌ها و نکوداشت ‌ها را سال ۸۱  برای مرحوم امیرحسین فردی گرفتیم که آقای محقق زحمتش را کشید و بعداً توسط نهادها و مؤسسات دیگر پی گرفته شد. کتاب خوانشی بر آثار رضا امیر خانی را خواندم، قسمت ‌هایی شخصی دارد که طبیعتاً چون در مورد من است می‌توانم مخالف آن باشم و یا بگویم در برخی جاها اغراق شده است، و قسمت ‌هایی کلّی دارد که نکاتی مهم داشته  و می ‌تواند برای خودم درس‌ آموز باشد. نکته مهم دیگر اتفاقات عجیب و غریبی است که در چندسال گذشته در کشورمان افتاد و باعث شد عملاً خیال کنم از این بچه ‌هایی که دوستشان داشتم دور شده ام، ولی این کتاب نشان می ‌دهد هنوز این اتفاق نیفتاده است و این برایم ارزش است که احساس کنم مرزهای قبیله همان مرزهای سابق است. یک نکته دیگر این است که فکر می‌کنم در این کارها سعی کنیم به کسانی که تحلیل ‌های متفاوتی از کارهای نویسنده دارند توجه کنیم، آنجا که تمجید و محبت است به من نویسنده خیلی چیزی اضافه نمی ‌کند ولی آن جاهایی که تعبیر جدیدی بخوانم حتی اگر آن تعبیر اشتباه باشد، خوب است.

وی در پایان صحبت‌های خود اظهار داشت: من جزو نویسنده‌ های تجربه‌ گرا بودم به این معنا که بلد نیستم خارج از تجربه ‌ام چیزی بنویسم، که این فضل نبوده و نشان می‌ دهد تخیلم ضعیف بوده است، اگر تخیلم قوی ‌تر بود می ‌توانستم از تجربه ‌های دیگران هم استفاده کنم. از این منظر تجربیات در این اثر معنا دارد و به نظر می‌ رسد خروج از شخصیات باز هم کمک کند به متون ادبی راحت تر وارد شویم و بتوانیم منابع دیگری که نویسنده برای نوشتن در اختیار داشته و الزاماً تجربه نیست را دربیاوریم، امیدوارم شبیه این کتاب در مرکز پژوهش های جوان  برای نویسندگان دیگر ادامه یابد.

نکته دیگر اینکه من دیگر خودم را جوان نمی‌ دانم و نویسنده‌ های خیلی خوب جوان داریم که دارند بهتر از ما کار می ‌کنند. احساس می‌ کنم از جوانی ‌ام استفاده کردم ولی الان می ‌فهمم اگر می‌ دانستم بعداً در سرپایینی اینقدر کم می ‌توانم کار کنم، حتماً استفاده بیشتری می‌ کردم.

 

گفتنی است آیین رونمایی از کتاب “خوانشی نقادانه از آثار رضا امیرخانی” روز شنبه مورخ ۱۸ اردیبهشت ماه با حضور رضا امیرخانی، میثم امیری، مهدی قزلی، حامد صلاحی و محمدحسن شاهنگی، از ساعت ۱۷ در سالن یاس شهر آفتاب برگزار شد.