فصلنامه علمی پژوهشی “ذهن” شماره ۵۷

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی پنجاه و هفتمین شماره فصلنامه علمی پژوهشی ذهن منتشر شد.

فصلنامه ذهن با صاحب امتیازی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و سر دبیری حجت الاسلام و المسلمین آقای دکتر علیرضا قائمی نیا به شماره پنجاه و هفتم خود رسید.

در این شماره از ذهن مقالات زیر آمده است؛ چکیده مقالات این شماره جهت اطلاع بیشتر خوانندگان ارائه می شود:

نقد و بررسی دانش ارتباطی از منظر معرفت شناسی اسلامی /حسین اسکندری

چکیده:

مقاله پیش رو به شیوه‌ای توصیفی- تحلیلی به نقد و بررسی یکی از نظریه‌های جدید حوزه معرفت‌شناسی غرب، تحت عنوان دانش ارتباطی یا دانش توزیع‏شده پرداخته است. با وجود آنکه کمتر از یک دهه از عمر این نظریه سپری شده است، در مجامع علمی دنیا با اقبال زیادی روبرو بوده است. دانش ارتباطی مدعی است که در کنار دو نوع دانش تجربی و عقلی، نوع سومی از دانش را به اقتضای عصر دیجیتال شناسایی و معرفی کرده است. مقاله حاضر دارای دو بخش عمده است. در بخش نخست، مبانی و ویژگی‌های معرفت‌شناختیِ دانش ارتباطی احصا شده است و در بخش دوم از منظر معرفت‌شناسی اسلامی (صدرایی) مورد نقد قرار گرفته است. در بخش نخست منبع، اعتبار، برآمدنی‏بودن، کثرت‌گرایی و نظریه صدق و توجیهِ دانش ارتباطی به عنوان ویژگی‌های برجسته آن استخراج شده است. در بخش دوم، تحویل‌گرایی دانش ارتباطی که از جمله شواهد آن تسری قوانین و یافته‌های دیگر علوم (فیزیکی) به حوزهمعرفت‌شناسی و همچنین یکسان‌انگاری قوانین شبکه‌های عصبی، اجتماعی و فناوری است، مورد نقد قرار گرفته است. از دیگر نقدها اعتقاد دانش ارتباطی به ساحت مادی علم است که از منظر معرفت‌شناسی اسلامی قابل پذیرش نیست. با وجود نقدهای مختلف، نقاط اشتراکی نیز بین معرفت‌شناسی اسلامی و دانش ارتباطی وجود دارد که از آن میان می‌توان به تقریبی‏بودن دانش و عینیت هستی‌شناختی نزد هر دو اشاره کرد

اعتبار خبر واحد در علوم انسانی /محمد عرب صالحی

چکیده:

بحث درباره منابع علوم انسانی‌ یکی از مسائل فلسفه علوم انسانی است. طیف قائلان به امکان علوم انسانی اسلامی، متون و نصوص دینی را یکی از منابع این علوم معرفی می‌کنند. آنچه پیش از مباحث علم دینی و علوم انسانی اسلامی در گفتار اصولیان مطرح است، بحث اعتبار حجیت خبر و امارات ظنی در اعتقادیات و در تفسیر قرآن کریم است. نوع مطالب و ادله‌ای که درباره حجیت یا عدم حجیت خبر در تفسیر قرآن کریم مطرح است در علوم انسانی و سایر معارف دینی هم مورد توجه قرار می‌گیرد؛ لذا در این مقاله ترجیح داده شد اساس بحث در همان بستر مطرح و در‌ پی آن مطالب و دیدگاه‌های جدید در علوم انسانی تحلیل گردد. به نظر می رسد اگر اعتبار و حجیت به معنای اصولی آن، یعنی منجزیت و معذریت باشد، خبر واحد و هر امارۀ ظنی نمی‌تواند در تبیین مراد آیات قرآن یا علوم انسانی حجیت داشته باشد؛ زیرا مفسر  قرآن و عالم علوم انسانی همانند یک دانشمندِ متکلم دنبال واقع است؛ مشهور بین فقیهان و اصولیان هم عدم حجیت خبر واحد در غیر باب احکام است؛ اما در این میان برخی از محققان به حجیت خبر واحد در تفسیر آیات قرآن قائل‎اند که در اینجا به نظر برخی از آنها اشاره می‌شود. این بحث- همان‌گونه که اشاره شد- منحصر به تفسیر آیات قرآن نیست؛ بلکه دامنه‌ای به وسعت همه علوم انسانی، طبیعی و تجربی پیدا خواهد کرد. در آنجا که آیه یا روایتی در هر کدام از شاخه‌های علوم انسانیِ به معنای اعم مثل تاریخ، تفسیر، روان‏شناسی، جامعه‌شناسی، علوم تربیتی، علم اخلاق و علوم طبیعی مثل زیست‌شناسی، پزشکی وارد شده باشد، بحث اعتبار یا عدم اعتبار آن قابل طرح است. این مقاله ابتدا نظر قائلان به حجیت را مطرح کرده، آن را به نقد می‌کشد؛ سپس به طرح دو دیدگاه دیگر در مسئله پرداخته، نقدهای آن را آشکار می‎سازد.

نظریه علیت از منظر حکمت سینوی /هادی صادقی، مهدی نصرتیان اهور

چکیده:

نظریه علیت یکی از راه حلهای ارائهشده برای تبیین رابطه میان خداوند و سایر موجودات است. این نظریه علاوه بر مفاد اصل علیت، به تبیین نوع فاعلیت خداوند و ذکر مؤلفه های تاثیرگذار در ایجاد مخلوقات نیز اشاره دارد. تبیین صحیح نظریه علیت نیازمند بررسی مؤلفههای علم الهی و فاعلیت الهی است. در این نوشتار نظریه علیت از منظر حکمت سینوی بررسی و تبیین خاصی از علم الهی از منظر این مکتب ارائه گردید. هرچند در این نوشتار به دو اشکال از سه اشکال وارد بر آنها پاسخ داده شد، درنهایت با پذیرش اشکال سوم نظریه علیت از دیدگاه فلسفه سینوی با چالش روبهرو شد.

بررسی قیامت تشکیکی از نگاه سید حیدر آملی/سید مرتضی حسینی شاهرودی ، فاطمه فرضعلی

چکیده:

نزد اهل تحقیق و نظر آگاهی به معاد و احوال قیامت، مقدمه ضروری برای شناخت توحید است؛ زیرا معاد به معنای رجوع به اصل خویش است. برخی از عالمان نه تنها یک قیامت بلکه با توجه به مراتب سیر نفوس و تعدد مراتب فهم انسانی، اقسام گوناگونی از قیامت را برشمرده‌اند. بر خلاف دیدگاه عام، از نظر برخی قیامت نه یک بار بلکه بارها و بارها و به گونه‌های متفاوت و پیوسته رخ می‌دهد. در این نوشتار با رویکرد معرفت‎شناختی شهودی و نگاه ویژه انسان‏شناختی سیدحیدر آملی به معاد و قیامت پرداخته شده است.

واقع نمایی و ملاک صدق امور فطری از دیدگاه اندیشمندان مسلمان /احمد ابوترابی

چکیده:

در این نوشته پس از بیان معانی مختلف فطرت، اشاره‌ای به تقسیم‌ها و اقسام آن، معنای برگزیده و تقسیم‌های مورد نظر از فطرت در این بحث و بیان مراد از واقع‌نمایی در هر یک از انواع فطریات، به طرح دیدگاه‌ها و ادله اندیشمندان مسلمان درباره واقع‌نمایی امور فطری پرداخته‌ و آنها را نقد کرده‌ایم.

 بر اساس دیدگاه فیلسوفان مسلمان پنج دلیل بر واقع‌نمایی فطریات می‌توان اقامه کرد: واقع‌نمایی بر اساس حکمت الهی، بر اساس شرافت ویژه انسان‌ها، بر اساس مطابقت صورت انسان با خدا، بر اساس یادآوری عالم ذرّ و واقع‌نمایی از طریق قاعده تضایف. اما بر اساس نظر نگارنده هیچ یک از این ادله نمی‌توانند واقع‌نمایی امور فطری را ثابت کنند؛ بلکه تنها در سه صورت می‌توان واقع‌نمایی امور فطری را اثبات کرد: یکی آنکه علم فطری، علم حضوری به چیزی باشد؛ دیگر آنکه گرایشی فطری باشد که ریشه در علم حضوری به متعلق آن داشته باشد و سوم آنکه بتوان مصداقی از علم فطری تصدیقی را اثبات کرد.

ویلیام الستون و گشایش افقی نو در معرفت شناسی معاصر /جلال پیکانی

چکیده:

تا کنون از چرخش معرفتی ویلیام آلستون در اواخر عمر خویش سخنی به میان نیامده است. وی در اواخر حیات خود با بررسی مفصل تک‌تک معیارهایی که تا کنون توسط معرفت­شناسان مختلف در تبیین معرفت عرضه شده است، نتیجه می­گیرد که هیچ کدام از این معیارها کارآمدی و قدرت تبیین­گری مطلق ندارد؛ بلکه بسته به متن و بستر، باید از معیارهای متفاوتی برای تبیین معرفت استفاده کرد. آلستون با این نگاه مرزبندی­های رایج میان نظریه­های دورنی­گرایانه و برونی­گرایانه را به یک معنا بی­اعتبار می­داند. در این مقاله پس از بررسی ایده متأخر آلستون از یک سو و عطف نظر به وضعیت بغرنج معرفت­شناسی معاصر از سوی دیگر، نشان داده شده است که قول آلستون می­تواند به تحولی بنیادی در معرفت­شناسی معاصر بینجامد؛ بدین صورت که به طرح نظریه­ای مرکب درباب تعیین معیار توجیه و شناخت منتهی شود.

پاسخ به اعتراض حامیان اصل “ترکیب پذیری” به کل گرایی معنایی / ضیاء موحد، حسین قشقایی

چکیده:

بر اساس کل­گرایی معنایی، معنای همه عبارات زبان به یکدیگر وابستگی متقابل دارند. این نظریه در برابر دو نظریه بدیل (اتمیسم معنایی و مولکولیسم معنایی) قرار دارد. از سوی دیگر کل­گرایی معنایی با اصل «ترکیب­پذیری معنایی» ناسازگار است. حامیان این اصل- ازجمله دامت- این اصل را برای هر تبیینی از واقعیت­هایی چون «کاربرد زبان» و «یادگیری زبان» اجتناب­ناپذیر می­دانند. بنابراین کل‏گرایی معنایی با رد ترکیب­پذیری قادر نخواهد بود چنین واقعیت­هایی را تبیین کند. در برابر این اعتراض به کل­گرایی معنایی، سه پاسخ از سوی بلاک، برندوم و پیگین ارائه شده است. اما پاسخ­های آنها      رضایت­بخش نیست: یا به این علت که کاملاً به اعتراض پاسخ نمی­گویند یا به این دلیل که تفسیری از کل­گرایی معنایی ارائه می­کنند که نه با نظریه کل­گرایی معنایی، بلکه با یکی از بدیل­های این نظریه مطابق است. درنهایت یک پاسخ چهارم ارائه می­شود که مبتنی بر رویکرد کواین به معناست؛ پاسخی که هم واقعیت­های کاربرد و یادگیری زبان را تبیین­پذیر کند و هم کل­گرایی معنایی را به معنای اولیه­اش قرائت کند.   

علاقمندان می توانند جهت تهیه این فصلنامه به سایت انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به نشانی http://poiict.org/category/zehn مراجعه کنند.